امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۱۹: شبهای عاشق را گهی صبح طرب کمتر دمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شبهای عاشق را گهی صبح طرب کمتر دمد کز ناوک غمزه زنان پیکانش در بستر دمد شیرین نباتی خاسته گرد لب شکر فشانش شیرین چرا نبود، بگو، آن سبزه کز شکر دمد هر شب که آید بر دلم آن غمزه خونریز او هر موی من خاری شود، زان غنچه خون تر دمد من کشته یک پاسخش، او در سخن با دیگران من مرده روح اللهم، دم جانب دیگر دمد از بسکه سرها خاک شد، دلها هم اندر کوی او نبود عجب، گر از زمین دل روید و یا سر دمد تا سوخته نبود دلی، در وی نگیرد سوز من آتش کجا خیزد کسی، گر دم به خاکستر دمد گفتم که، ای خورشید حشر، آخر ازین سو تابشی گفتا که خسرو، باش تا صبح قیامت بردمد امیر خسرو دهلوی