امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۸۰: عشق آمد و دل ز دست ما برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق آمد و دل ز دست ما برد تدبیر ز عقل مبتلا برد عیش و طرب و قرار و تمکین یک یک ز دلم جدا جدا برد هر دل که به سینه کسی دید یا در کف غم سپرد و یا برد یار آمد و ساخت خانه در دل شاه آمد و خانه گدا برد ما را که ز غم خیال گشتیم باد سر زلف او ز جا برد سیلاب غمش در آمد از شهر بازار هزار پارسا برد شب صورت او به خواب دیدم تا چشم زدم بهم، مرا برد دل را می برد سیل دیده اشکم بدوید و خواب را برد این دیده، من که کور بادا پیش همه آبروی ما برد مسکین دل بیقرار خسرو غم هیچ ندانمش کجا برد؟ امیر خسرو دهلوی