امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۵۶: سوار من که ره در سینه دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوار من که ره در سینه دارد زبان پر مهر و دل پر کینه دارد خیال اسپ او، شطرنج بازی همه با استخوان سینه دارد ز سم بوسیدن شکر دهانان سمند او به پا شیرینه دارد ازین پس ما و درویشی، چو درویش هوس پوشیدن پشمینه دارد کند بر ما جفاها و نداند که حق صحبت دیرینه دارد ازین مه نیست امروزینه این جور که دل بر دوستان پر کینه دارد دل خسرو به پا مالد نترسد مگر پا بر سر گنجینه دارد امیر خسرو دهلوی