امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴۵: چو ماه روزه از اوج سما شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو ماه روزه از اوج سما شد ز نور روزه دوران بی ضیا شد بر ابروی هلال عید بنگر هلال ابروم از من جدا شد ازان آبی که بگذشت از سر خم پیاله با صراحی آشنا شد مرا کاب دو چشم از سرگذشته ست عجب بنگر که گل باد صبا شد گلش را سبزه نارسته گیا رست چنان مردم مگر مردم گیا شد ازان محراب ابرو یاد کردم نمازی چند نیز از من قضا شد مگر مجنون شناسد، حال من چیست؟ که در هجران لیلی مبتلا شد همه گل می دمد از دیده در چشم خیال روی او ما را بلا شد در آب دیده سرگردان چه مانده ست؟ مگر سنگین دل من آشنا شد دو چشم خسرو از باریدن در کف شاهنشه باران عطا شد امیر خسرو دهلوی