امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴۴: دلم زینسان که زار و مبتلا شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم زینسان که زار و مبتلا شد ازان نامهربان بیوفا شد مباد از آه کس آن روی را خوی اگر چه جان مسکینان فنا شد بیا بر دوستان، ای جان، ربا کن هر آن تیرت که بر دشمن قضا شد مرادت، گر هلاک چون منی بود بحمدالله که آن حاجت روا شد مرا وقتی خوشی بوده ست در دل مسلمانان ندانم تا کجا شد؟ دم سر دم خزان را سکه نو زد چمن بی برگ و بلبل بی نوا شد چرا می نالد این مرغ چمن زار؟ مگر او نیز از یاران جدا شد؟ مکن بر خسرو دلخسته جوری اگر او لطف ناکرده رها شد امیر خسرو دهلوی