امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۷: لب از تو وز شکر پیمانه ای چند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب از تو وز شکر پیمانه ای چند رخ از تو وز ختن بتخانه ای چند چو در پیمودن آری خرمن حسن روان کن سوی ما پیمانه ای چند درازی هست در موی تو چندان که می باید به هر مو شانه ای چند بیازارد گرت زان شانه مویی به پیشت بشکنم دندانه ای چند سر آن روی آتشناک گردم بیاید شمع را پروانه ای چند به زلف و عارضت دلهای سوزان شب است و آتش و دیوانه ای چند مخسپ امشب که از بی خوابی خویش بگویم پیش تو افسانه ای چند ز چشمم دانه دانه می چکد آب چو مرغان قانعم با دانه ای چند خوشم با عشق تو بی عقل و بی جان نگنجد در میان بیگانه ای چند بر آگرد دلم کز جستجویت مرا هم کشته شد ویرانه ای چند براتم کن ز لب بوسی و بنویس هم از خون دلم پروانه ای چند وگر نیشی زند از غمزه مست ز خسرو بشنود افسانه ای چند امیر خسرو دهلوی