امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۰: کجا بودی، بگو، ای سرو آزاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا بودی، بگو، ای سرو آزاد؟ که رویت دیدم و اقبال رو داد به هر جانب همی رفتم ز مستی که ناگه چشم مستت بر من افتاد لبت همشیره شد با جان شیرین بدانگونه که عشق و فتنه همزاد مگردان روی، گر چه من خرابم که بوده ست این خرابه وقتی آباد بگردان روی از من، گر توانی که من پا بستم و تو مرغ آزاد تو نازک چون ز افغانم نرنجی که از فریاد کوه آید به فریاد نصیحت گو، تو درد من ندانی که من در بسملم، تو مرغ آزاد بدم چندین، چو خاکستر شد این دل که گرما خوردگان را خوش بود باد چو با جان خواست رفتن یادش، ای دل رها کن تا بمیرم هم درین یاد به کویش خاک شد بیچاره خسرو فدای خاک پای آن صنم باد امیر خسرو دهلوی