امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۵۰۹: بر آب رخت یک گل سیراب نیاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر آب رخت یک گل سیراب نیاید آنچ از لبت آید ز می ناب نیاید دانم که لبت بنده نواز است، ولیکن آن به که مگس بر سر جلاب نیاید معذوری، اگر نیست دلت را اثر مهر کاین عجز عیسی ست، ز قصاب نیاید ناآمدنت را گله از بخت کنم، زانک در کلبه درویش تو مهتاب نیاید شبها من دیوانه و یار و دو سه همدم من نالم و یاران مرا خواب نیاید از دل نگشاید گره گریه ام، آری ماتم چو بود سخت به چشم آب نیاید ما بهر صلاح رخ ساقی نگذاریم کان را بتی هست به محراب نیاید چه عیش بود آنکه کنی بر دل خسرو از چشم تو بک ناوک پر تاب نیاید امیر خسرو دهلوی