امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷۲: ما را تو صنم باشی، دیگر به چه کار آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را تو صنم باشی، دیگر به چه کار آید با لعل جگر سوزت، شکر به چه کار آید خنجر کشی از مژگان بر سینه من، چون من بی تیغ شدم کشته، خنجر به چه کار آید کافر خط هندویت جایی که کشد ما را یارب که به هندوستان کافر به چه کار آید دل از پی آن خواهم تا خون شود از عشقت گر کار بدین ناید، دیگر به چه کار آید از گوهر عشق خود زیور کنمت، بنگر خوبی چو فزون باشد، زیور به چه کار آید شد خسته درون من از بیم جفا کیشان چون می ندهد دادم، داور به چه کار آید اختر شمرم هر شب در طالع خود، لیکن چون کار قضا دارد، اختر به چه کار آید بر جان و دل خسرو هر لحظه نهد باری کاین عاشق مسکین هم دیگر به چه کار آید امیر خسرو دهلوی