امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲۸: به پیران سر به کوی عاشقی رندانه خواهم شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پیران سر به کوی عاشقی رندانه خواهم شد به سودای پری رویی ز سر دیوانه خواهم شد چنین کاندر زبان خلقی گرفتندم به بیهوده به شهر و کو به بدنامی دگر افسانه خواهم شد برو، ناصح، چه نرسانی مرا از طعنه مردم؟ صلاح از من چه می جویی که در می خانه خواهم شد به خاک پای او پیمان ببستم با سگ کویش رود گر سر درین پیمان ازین پیمانه خواهم شد به دام زلفش افتادم ز دست خال و خط او چو من مرغی چه دانستم که صید دانه خواهم شد به شهر امروز آن دلبر چو شد شهره به دلجویی به عشقش داده دین و دل کنون مستانه خواهم شد به رسوایی و قلاشی چو خسرو آشنا گشتم ز عقل و مصلحت آخر به کل بیگانه خواهم شد امیر خسرو دهلوی