امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲۶: نه از نقاش چین هرگز چنین صورتگری آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه از نقاش چین هرگز چنین صورتگری آمد نه این ناز و کرشمه از بتان آزری آمد مکن ناز و مکش ما را مسلمانی ست این آخر؟ اگر عاشق شدم جایی، چه کردم کافری آمد چو بیهوش خیالم دید، شب می گفت همسایه که امشب باز آن دیوانه ما را پری آمد چه شد کام روز آب چشم من بی خواست می آید دگرگون می شود این دل، مگر آن لشکری آمد؟ ز خوبان داغها دارم برین دل، وای مسکینی که با این دشمنان دوست رویش داوری آمد غلام عشق شو، خسرو، به زیر تیغ گردن نه حدیث عقل را مشنو که کارش سرسری آمد امیر خسرو دهلوی