امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸۸: هر عاشقی که ترسد از طعنه و ملامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر عاشقی که ترسد از طعنه و ملامت دعوی عشق بازی بر وی بود غرامت قد قامت مؤذن در گوش در نگنجد آن را که شد ز خوبان مشمول قد و قامت ساقی، بده شرابی زین توبه ریایی کز جام می بشوید دیباچه کرامت ای شوخ، نیست فرقی از آفتاب تا تو از بهر فرق گویی زلف تو شد علامت نظارگی نداند هول و هلاک محشر کو بیندت به ناگه در ساحت قیامت عاشق که پاره دامن در کوچه ها نیفتد گو گرد پا در آور دامن استقامت جز تو به هر که دادم دل را شدم پشیمان جان زان تست بستان بر شکر این ندامت در عشق کز سلامت جان بر لب آمد اکنون من خیر باد کردم تو دیرمان سلامت غمهات در دل شب پیش خیال گویم ای آنکه خفته ای خوش در منزل سلامت امیر خسرو دهلوی