امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸۵: باز مست آمدنش نازکنان از جایی ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز مست آمدنش نازکنان از جایی ست زان یکی کار در آن کنج دهان از جایی ست دل سبک می شودم، دوش مگر غایب بود این زمان در سرش، این خواب گران از جایی ست باز دیوانه ام و سلسله صبر کسی ست آب چشمم به چپ و راست دوان از جایی ست من ز تو صبر ندارم، تو نکو می دانی این همه ناز تو، ای جان جهان، از جایی ست چند خونابه من بینی و نادان گردی اشک من آخر ازین گونه روان از جایی ست من چه زهره که دل گم شده جویم ز تو لیک مردمان را که رود بر تو گمان، از جایی ست بر رهت، هیچ گلی نشکفد، ای باد، ازانک با تو امروز نسیم است که آن از جایی ست خود گرفتم که بپوشد غم خود را خسرو نامت آخر شب و روزش به زبان از جایی ست امیر خسرو دهلوی