امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۱: سر زلف تو تا بجنبیده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر زلف تو تا بجنبیده ست بوی مشک ختا بجنبیده ست بوی خون آمد از صبا ماناک عاشقی را هوا بجنبیده ست تا بجنبید زلف او از باد ناف آهو ز جا بجنبیده ست ما و دیوانگی دگر کان زلف باز بر جان ما بجنبیده ست جوش دلها به گرد او گویی قلب صد یاد را بجنبیده ست گر جگر گوشه نیست چشم مرا خون چشمم چرا بجنبیده ست می رود ذکر رفتنش بسیار باز جای بلا بجنبیده ست دی شنیدم ز آه سرد منش دل چون آسیا بجنبیده ست یاد خسرو نمی کند، یا رب کاین سخن از کجا بجنبیده ست امیر خسرو دهلوی