امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۵۳: شب گذشته ست و اول سحر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب گذشته ست و اول سحر است بانگ بلبل به می نویدگر است وقت او خوش که در چنین وقتی باده بر دست و نازنین به بر است کشتی باده نه به کف، باری عمر ازینسان رود چو بر گذر است چند گویی که مست و بی خبری هر که او مست نیست بی خبر است صرفه خشک زاهدان را باد هر چه ما راست در شراب تر است ساقیا، غوطه ده مرا در می که می آشام شعله در جگر است گر چه بد مستی است عیب حریف کندن ریش محتسب هنر است گر به میخانه مفسدان شراب پادشاهند، بنده خاک در است خسروا، چند از گنه ترسی رو که عفو خدای معتبر است امیر خسرو دهلوی