امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۱۹: ز آنگهی که دل من به سوی یار من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز آنگهی که دل من به سوی یار من است زهی دراز که شبهای انتظار من است ز من نماند نشان و دلم به زلف تو ماند به گوش داری، جانا، که یادگار من است مگر تو خود کنی این لطف، ورنه می دانم که آن جمال نه در خورد روزگار من است مرا به مستی معذور دار، ای هشیار که این زمام نه در دست اختیار من است چو لاله غرق به خونم، چو گل گریبان چاک زهی شکفته که امسال نوبهار من است هزار بار همی گفتم، ای دل بدخوی که عشق بازی با نیکوان کار من است نشان خاک ستم کشته ایست در ره عشق هر آن غبار که بر دامن نگار من است به تیغ در حق خسرو حق جفا بگذار خدای خیر دهادش که حق گزار من است امیر خسرو دهلوی