امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۷: بنگر که اشک دامن ما چون گرفته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنگر که اشک دامن ما چون گرفته است کو تیغ غمزه ای که مرا خون گرفته است زلفش به دیده، مشت خیالش به طرف چشم شستی فگنده خوش، لب جیحون گرفته است ما می خوریم دم به دم از اشک، جام خون تا بر لب آن صنم می گلگون گرفته است در گریه یافت دیده خیالات ابرویت دل گیر بود زلف تو، وین خون گرفته است بهر خیال خاک قدوم تو چشم ما بر هر مژه دو صد در مکنون گرفته است از عشق دوست سینه خسرو شده به سوز یعنی درون در آتش و بیرون گرفته است امیر خسرو دهلوی