امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵: گر بگویم که درون دل من پنهان چیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر بگویم که درون دل من پنهان چیست خود بگویی و بدانی که غم هجران چیست خستگان تو که دور از تو، نه نزدیک تواند تو چه دانی که همه شب به دل ایشان چیست کشتنم خواهی، اینک سر و اینک خنجر می کشی یا بزیم چند گهی، فرمان چیست درد تو آتش و آب از دل و چشمم بگشاد به جز از سوختن و غرقه شدن درمان چیست عشق داند که زمین را ز چه شوید اشکم نوح داند که جهان را سبب طوفان چیست دارم امید که چون بخت در آرم به برت تا ز تو بخت من بی سر و بی سامان چیست آشکارا بکشم زانکه بمردم به خیال کان شکر خنده به زیر لب تو پنهان چیست ور نخواهی به شکر کشت من مسکین را لب شیرین شکنت را به شکر دندان چیست زلف را پرس، اگرت نیست یقین کز زلفت حال خسرو به شب تیره بی پایان چیست امیر خسرو دهلوی