امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵: شهسوارم آمد و از سینه جان را برگرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شهسوارم آمد و از سینه جان را برگرفت دولت بادی که آن سرو روان را برگرفت بار و جان هر دو درین تن بود و جان آمد درون یار را گفت این چه باشد با تو جان را برگرفت دی که کرد ابر بلند آن یار خلقی را بکشت گوییا ترکی به خونریزی کمان را بر گرفت سرخ گل کز آب چشم من به کوی او دمید گریه خون کرد بر وی هر که آن را برگرفت گفتمش گویم غم خود چون بدیدم دم نماند زانکه حیرت از لب خسرو زبان را برگرفت امیر خسرو دهلوی