سلطان باهو
غزل های باهو
غزل 7: بهردم از غمش هیها ولی یاریست بی پرواه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهردم از غمش هیها ولی یاریست بی پرواه ندارم غیر او ماوی، ولی یاریست بی پرواه ز عشق آن پری سوزم، درون خویش میجوشم تبه شد کار امرورزم، ولی یاریست بی پرواه به عقل خویش معقولم، به نزد خلق مجنونم نشانه وار این جانم ، ولی یاریست بی پرواه طریق عشق می دانم، ز درد اوراق میخوانم برخ دلدار مفتونم، ولی یاریست بی پرواه شبی بازی در اندازم، شود ظاهر همه رازم سر خود را فدا سازم، ولی یاریست بی پرواه منم یاری نه آن یارم که دل از دوست بر دارم بهر دم خون جگر خوارم، ولی یاریست بی پرواه سلطان باهو