امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸: ای عید دوم آمده روی چو نگارت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عید دوم آمده روی چو نگارت قربان شده زان عید چو من بنده هزارت مه را چه ولایت که کشد لشکر انجم چون تافته شد طره خورشید سوارت آن روز ز پرگار بشد دایره ما کامد به در از پرده خط دایره وارت آموخته شد مردمک دیده چو طفلان با خط خوش از تخته سیمین عذارت در یک دگر آورد دو ابروی تو سرها هشدار مگر از پی خونم شده یارت نقشی ست کژ آن را که همی خوانیش ابرو اندر سر آن نرگس پر مست خمارت دی خنده زنان سوی چمن طوف نمودی پیغام گل آورد مگر باد بهارت نرگس همه تن گل شد و در چشم تو افتاد تا روشنی دیده بیابد ز غبارت لیکن چه کنم روی تو دیدن نتواند چشمی که درو، نی بصرست و نه بصارت خانه مکن، ای دوست، درین جا گه پر نم کس بر گذر سیل نکرده ست عمارت با آنکه به عمری بچشد خسرو بیدل یارب که چه شیرینست لب نوش و کنارت امیر خسرو دهلوی