امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵: امشب شب من نور ز مهتاب دگر داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب شب من نور ز مهتاب دگر داشت وز گریه شادی جگرم آب دگر داشت دل هیچ به شیرینی جان میل نمی کرد مسکین سر آرایش جلاب دگر داشت هنگام سحر خلق به محراب و دل من ز ابروی بتی روی به محراب دگر داشت قربان شوم و چون نشوم، وای که آن چشم بر جان من از هر مژه قصاب دگر داشت نالند به مهتاب سگان وین سگ شبگرد فریاد که فریاد زمهتاب دگر داشت گشتم به نظر مست و نخفتم ته پایش جان از سکرات اجلم خواب دگر داشت جان مژه ذوق ابدی داد به دل، زانک هر غمزه او ناوک پرتاب دگر داشت زد صد گره سخت به دل بستگی من زلفش که به هر موشکن و تاب دگر داشت نی داشت خبر از خود و نی از می و مجلس خسرو که خرابی ز می ناب دگر داشت امیر خسرو دهلوی