امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴: ای ترک کمان ابرو، من کشته ابرویت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ترک کمان ابرو، من کشته ابرویت ملک همه چین و هند، ندهم به یکی مویت وقتی به طفیل گوی بنواز سرم آخر تا چند به هر زخمی حسرت خورم از کویت گفتی که بدین سودا غمناک چه می گردی آواره دلی دارم در حلقه گیسویت مسجد چه روم چندین، آخر چه نمازست این رویم به سوی قبله دل جانب ابرویت شبها همه کس خفته جز من که به بیداری افسانه دل گویم در پیش سگ کویت گه نام گلی گویم، گه نام گلستانی زینگونه در اندازم هر جا سخن از رویت بوی گل ازین پیشم در باغ نمودی ره بادی نوزید از تو گمره شدم از بویت جان در طلبت همره تا باز رهد زین غم فریاد که بادی هم ناید گهی از سویت پیش تو بگو کای بت سوزند چو هندویم بر آینه ریز آنگه خاکستر هندویت سر در خم چوگانت راضی ست بدین خسرو آن بخت کرا کارد سر در خم بازویت امیر خسرو دهلوی