امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸: یا رب، که داد آینه آن بت پرست را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا رب، که داد آینه آن بت پرست را کو دید حسن خویش و زما برد دست را خون می خورد، به سینه درون می رود،بلاست یارب، که راه می دهد آن ترک مست را دیوانه بتان نکند رو به کعبه، زانک تعظیم کعبه کفر بود بت پرست را جانا، نرفتنی ست چو دلها ز زلف تو چندین گره چه می زنی آن زلف شست را مخرام ازین نمط که به شهر از خرامشت بر جا نماند یک قدم اهل نشست را چندین چه غمزه می زنی از بهر کشتنم صید تو زنده نیست مکن رنجه شست را خسرو چو جان نیافت به عشق تو مرد نیست زین ره به خون دیده چه شویی تو دست را امیر خسرو دهلوی