امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۶: رفت آنکه چشم راحت خوش می غنود ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفت آنکه چشم راحت خوش می غنود ما را عشق آمد و برآورد از سینه دود ما را تاراج خوبرویی در ملک جان در آمد آن دل که بود وقتی گویی نبود ما را پاسنگ خویش بودم در گوشه صبوری بادی ز سویت آمد اندر ربود ما را هر روز در شب غم خوش می کند سرایم آن دیدنی که اول خوش می نمود ما را از خاک هستی ما گرد عدم برآمد ای کاشکی نبودی ننگ وجود ما را ممکن نگشت توبه ما را ز روی خوبان گیتی به محنت و غم چند آزمود ما را امروز کو که بیند سر مست و بت پرستم آن کو به نیکنامی دی می ستود ما را تیغی ز درد باید محنت زدای عاشق کز صیقل محبت نتوان زدود ما را خسرو چو نیست زآنهاکز تو برد به کشتن این پندهای رسمی دادن چه سود ما را امیر خسرو دهلوی