امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۴۶: زمانه حله نو بست روی صحرا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زمانه حله نو بست روی صحرا را کشید دل به چمن لعبتان رعنا را هوای گل ز خوشی یاد می دهد، لیکن چه سود چون تو فرامش نمی شوی ما را ز سرو بستان چندین چه می پرد بلبل مگر ندید جوانان سرو بالا را چو می خوری به سرم نیز جرعه می ریز که مردمی نبود باده نوش تنها را فروختم به یکی جرعه گنج عقل، آری شرابخواره نبیند کساد کالا را نسیم باد صبا از برای جلوه باغ کشید بر رخ رنگین حریر دیبا را زمین ز سبزه رنگین به چرخ می ماند به تار موی بیاویخت جان اعدا را ز فر مدح تو صد منت است بر خسرو ضمیر مدح سرا و زبان گویا را امیر خسرو دهلوی