امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸: نوشین لبی که لعلش نو کرد جام جم را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوشین لبی که لعلش نو کرد جام جم را هست از پیش خرابی درویش و محتشم را من خاک پای مستی کانجا که ریخت جرعه لغزید پای رندان صد صاحب کرم را گر در شراب عشقم از تیغ می زنی حد ای مست محتسب کش، حدیست این ستم را گفتی که غم همی خور، من خود خورم و لیکن ای گنج شادمانی، اندازه ایست غم را صوفی که لقمه جوید مشنو حدیث عشقش کز دل نصیب نبود درمانده شکم را از حاجی بیابان پرسید ذوق زمزم چه آگهی زکعبه پرنده حرم را هست آرزوی جانان کز خلق رو بتابم من اختیار کردم خلوتگه عدم را چون کشتی است باری ور هست بیش ور کم تسلیم کرد خسرو، بگذار بیش و کم را امیر خسرو دهلوی