امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۳۴: ای به بدی کرده باز چشم بدآموز را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای به بدی کرده باز چشم بدآموز را بین به کمین گاه چرخ ناوک دلدوز را هر چه رسد سر بنه زانکه مسیر نشد نیکوی آموختن چرخ بدآموز را سوخته غم مدار دل به چنین غم، از آنک دل به کسی برنسوخت مرگ جگر سوز را پیر شدی کوژ پشت دل بکش از دست نفس زانکه کمان کس نداد دشمن کین توز را چون تو شدی از میان از تو به روز دگر جمله فرامش کنند یاد کن آن روز را خود چو بدیدی که رفت عمر بسان پریر از پی فردا مدار حاصل امروز را نقد تو امشب خوش است زانکه چو فردا به روز قدر نباشد به روز شمع شب افروز را امیر خسرو دهلوی