امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۲۵: ای شده ماه نما دیده بدخوی مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شده ماه نما دیده بدخوی مرا دیده ای هیچگه آن ماه جفا جوی مرا نتواند که کسی را نکشد با آن روی واگذارید به من آن بت بدخوی مرا اره گر از پی آن روی نهندم بر سر شانه ای دانم کاو راست کند موی مرا گفتم این سر به یکی ضربت چوگان بنواز گفت خواهی که تو معزول کنی گوی مرا ترسم از بوی دل سوخته ناخوش گردد می رسانی به وی، ای باد صبا بوی مرا شد ز من سوخته خلقی و ز دود دل من آتشی گیرد هر روز سر کوی مرا گفتی افتاده به مان بردر من، چون خیزم؟ خاک ناخورده هنوز این سر و پهلوی مرا بسکه گرید ز غمت روی به زانو خسرو بیم زنگار شد آیینه زانوی مرا امیر خسرو دهلوی