بازار صابر
گزیده اشعار
اشکم مرا گلوله می زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل ماهیی 1 که من کشیده ام از آب در آبهای چشمِ من می گردد همچون در آبِ شیشۀ ماهیدان بلکه افتاده گل چو پولک ماهی در چشمِ من نشانه از آن گلماهی آن مورها که کرده ام پامال شبها به پای من بندِ سیاه موری می بندند شب مور- مور می کند بدنم از این مور- مور ، مور- مور مور _ مور ... یک گرگ پوستک یک گرگ میخکوب به دیوار خانه ام در گرگ و میش صبح برف ریز از بین خوابهای برفی سفیدِ من نوله 2 می زند اشکم مرا گلوله می زند عنوانِ مستعاری من گرگ است که من نمی کنم از این عار مادر مراگذرانیده است دوش چون طفل پیشنارو خویش از دهانِ گُرگ تاکه اَجل بخورد گول که مراگُرگ خورده است بانامِ کبکریز در زاد بودِ من دشتیست که در سراسرِ این دشت غیر از خوراک بچگی من ، خراج کبک یادآوری نمانده ازکبکش آید اگر دوباره به هوشم کنکریز فریاد می زندگوشم کبک، گر یز! مُرغی کی مه من گرفته ام با حلقه گویی تو، می سراید از حلقم بی اختیار می دمد به تنم مُرغک خشکیده می کشد نفسم هشتک3 دیریست، دیریست این خانۀ دو چشم من چوکیده 4 چون لانه ای پرنده اش کوچیده ****** 1 گلماهی : ماهیی که در آبهای صافِ کوهستان دیده می شود 2 نوله : زوزه 3 هشتک : سوت کشیدن 4 چوکیده : فرورفته بازار صابر