بازار صابر
گزیده اشعار
گِرِه سنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیفِ ترانه های پر از اشک آبشار باری نشد ترانۀ او نوش گوش سنگ صد حیف پنجه های بلوری موجهاش بیهوده می خَزَد به تنِ خزّه پوشِ سنگ ناخن به سنگ می زند و می زند عبث گردد سفید و صاف روان خونِ آبشار همچون گِرِه مشت خسیس وا نمی شود مشت گِرِه سنگ به ناخن آبشار این جا حباب در نظر من حباب نیست آبیچه کرده این قدر از پیچ و تاب آب ... ای زن، چرا به سنگدلی دل سپرده ای آخر به مثلِ آب دلت می کند حباب دیدی که دست از چه به موی تو می بَرَد؟ می کابد از نشیبِ سَرَت جای پای خود از بته های زلف بلندت گرفته او ره می رود به فرق تو با پنجه های خود در پیکر سفید تو این پیکر سیاه چسپیده همچو سنگ سیه درگلوی آب ای زن، چرا به سنگدلی دل سپرده ای آخر به مثل آب دلت می کُند حباب بازار صابر