بازار صابر
گزیده اشعار
شبیهه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنوز خوابِ سحر تاپریده از دیده کنارِ آیینۀ بی عبار بنثستم ترگویی این سحر آیینه بود چشمۀ آب در آبِ چشمۀ آیینه روی می شستم در آبِ آیینۀ پاک من چه می دیدم؟ خشکیده پنجۀ دستی چو برگ زرد خزان کسی به روی من از محبسی نگه می کرد که چارچوبۀ آیینه بود دریجۀ آن شکست قبضۀ چینِ میانِ ابرویش خراشِ پنجۀ قسمت نمود در نظرم چنانکه دیده بودم این خراشِ قسمت را زمانی درکفِ پای کفیدۀ 1 پدرم ... تنیده در لب و رویش هزار و یک آژنگ به مثلِ رشتۀ شوریده غندۀ 2 پیری به جای چشمِ سیاهش نشسته بود خموش درونِ لانۀ چشم پرندۀ پیدی توگویی از سرِ او بوی برف می آمد چوپیسه برفِ سرِ پُشته ها شقیقۀ او به پُشتِ جوی لب اونبود موی لبش به غیر مشتِ خس و خارِ خُشک در لبِ جو به سوی آیینه خم گشتم و به او گفتم: »از این دریچۀ آبی سراب می بینی بهارِ روی توکو؟ لاله زارِ روی توکو؟ بهارِ روی خودت را ندیدی خود سیری « دمیدگِردِ دهانش یکی به مزۀ زهر گیاهِ پیچک زردِ تبسّم افسوس میانِ خنده اش از دیده آب سر داده در آبِ چشمۀ آیینه غرق شد محبوس ******* 1 کفیده : ترکیده 2 غنده : حشره ای ازجنس عنکبوت بازار صابر