اقبال لاهوری
پس چه باید کرد؟
بر مزار شهنشاه بابر خلد آشیانی : بیا که ساز فرنگ از نوا بر افتاد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که ساز فرنگ از نوا بر افتاد است درون پردهٔ او نغمه نیست فریاد است زمانه کهنه بتان را هزار بار آراست من از حرم نگذشتم که پخته بنیاد است درفش ملت عثمانیان دوباره بلند چه گویمت که به تیموریان چه افتاد است خوشا نصیب که خاک تو آرمید اینجا که این زمین ز طلسم فرنگ آزاد است هزار مرتبه کابل نکوتر از دهلی است که آن عجوزه عروس هزار داماد است درون دیده نگه دارم اشک خونین را که من فقیرم و این دولت خدا داد است اگرچه پیر حرم ورد لااله دارد کجا نگاه که برنده تر ز پولاد است اقبال لاهوری