اقبال لاهوری
رموز بیخودی
قل هوالله احد : من شبی صدیق را دیدم بخواب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من شبی صدیق را دیدم بخواب گل ز خاک راه او چیدم بخواب آن «امن الناس» بر مولای ما آن کلیم اول سینای ما همت او کشت ملت را چو ابر ثانی اسلام و غار و بدر و قبر گفتمش ای خاصهٔ خاصان عشق عشق تو سر مطلع دیوان عشق پخته از دستت اساس کار ما چاره ئی فرما پی آزار ما گفت تا کی در هوس گردی اسیر آب و تاب از سورهٔ اخلاص گیر اینکه در صد سینه پیچد یک نفس سری از اسرار توحید است و بس رنگ او بر کن مثال او شوی در جهان عکس جمال او شوی آنکه نام تو مسلمان کرده است از دوئی سوی یکی آورده است خویشتن را ترک و افغان خوانده ئی وای بر تو آنچه بودی مانده ئی وارهان نامیده را از نامها ساز با خم در گذر از جامها ای که تو رسوای نام افتاده ئی از درخت خویش خام افتاده ئی با یکی ساز از دوئی بردار رخت وحدت خود را مگردان لخت لخت ای پرستار یکی گر تو توئی تا کجا باشی سبق خوان دوئی تو در خود را بخود پوشیده ئی در دل آور آنچه بر لب چیده ئی صد ملل از ملتی انگیختی بر حصار خود شبیخون ریختی یک شو و توحید را مشهود کن غائبش را از عمل موجود کن لذت ایمان فزاید در عمل مرده آن ایمان که ناید در عمل اقبال لاهوری