عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۷۶۷: ای کاش درد عشقت درمانپذیر بودی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای کاش درد عشقت درمان پذیر بودی یا از تو جان و دل را یک دم گزیر بودی در آرزوی رویت چندین غمم نبودی گر در همه جهانت مثل و نظیر بودی می خواستم که جان را بر روی تو فشانم ور بر فشاندمی جان چیزی حقیر بودی عشقت مرا نکشتی گر یک دمی وصالت یا پایمرد گشتی یا دستگیر بودی کی پای دل به سختی در قیر باز ماندی گر نی به گرد ماهت زلف چو قیر بودی زان می که خورد حلاج گر هر کسی بخوردی بر دار صد هزاران برنا و پیر بودی گفتی که با تو روزی وصلی به هم برآرم این وعده بس خوشستی گر دلپذیر بودی گر شاد کردیی تو عطار را به وصلت نه جان نژند گشتی نه دل اسیر بودی عطار نیشابوری