عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۲۱۹: زندهٔ عشق تو آب زندگانی کی خورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زندهٔ عشق تو آب زندگانی کی خورد عاشق رویت غم جان و جوانی کی خورد هر که خورد از جام دولت درد دردت قطره ای تا که جان دارد شراب شادمانی کی خورد جان چو باقی شد ز خورشید جمالت تا ابد ذره ای اندوه این زندان فانی کی خورد گر فصیح عالمی باشد به پیش عشق تو تا نه لال آید زلال جاودانی کی خورد دل که عشقت یافت بیرون آمد از بار دو کون هر که سلطان شد قفای پاسبانی کی خورد هر کسی گوید شرابی خورده ام از دست دوست پادشه با هر گدایی دوستگانی کی خورد جان ما چون نوش داروی یقین عشق خورد با یقین عشق ز هر بد گمانی کی خورد چون دل عطار در عشقت غم صد جان نخورد پس غم این تنگ جای استخوانی کی خورد عطار نیشابوری