امیر خسرو دهلوی
خسرو و شیرین
بخش ۱۴ - عقد بستن دختران با پسران به فرمان خسرو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو خندان گشت صبح عالم افروز زمانه داد شب را مژدهٔ روز نماند اندر فلک ز انجم نشانی به نیلوفر به دل شد گلستانی ملک بر وعدهٔ دوشینه برخاست حریفان باز جست و مجلس آراست خمار عشق بازی در سر افتاد دل از جوش شراب از پا درافتاد اشارت کرد خواندن موبدان را همان دانندگان و به خردان را خردمندان چو گشتند انجمن گفت که گردد هر دری با گوهری جفت کسی کز عشق کس باشد خیالش شود همسر به کابین حلالش به فرمان دو صاحب چاره سازان همی جستند راز عشق بازان همی کردند یک یک را فراهم دو گان را عقد می بستند با هم چو گشت آسوده خاطرها به پیوند به بوی وصل دلها گشت خرسند ملک در پیش شیرین زار بگریست که چند از یک دگر فارغ توان زیست نه پاینده است بر مردم جوانی نه کس را اعتماد زندگانی چه بختست اینکه چون من پادشائی بود محتاج رویت چون گدائی کنونم ده زکات خوبی خویش که فردا من غنی گردم تو درویش امیر خسرو دهلوی