عطار نیشابوری
غزلیات
غزل شماره ۱۱۲: دل خون شد از توام خبر نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل خون شد از توام خبر نیست هر روز مرا دلی دگر نیست گفتم که دلم به غمزه بردی گفتا که مرا ازین خبر نیست زر می خواهی که دل دهی باز جان هست مرا ولیک زر نیست می نتوانم سر از تو پیچید گر هست سر منت وگر نیست در گلبن آفرینش امروز از روی تو گل شکفته تر نیست پر پرتو روی توست عالم لیکن چکنم مرا نظر نیست دین آوردم که نور دین را بی روی تو ذره ای اثر نیست کفر آوردم که کافری را از حلقهٔ زلف تو گذر نیست کفر است قلاوز ره عشق در عشق تو کفر مختصر نیست جز کافری و سیاه رویی در عالم عشق معتبر نیست خاکش بر سر که همچو عطار در کوی تو همچو خاک در نیست عطار نیشابوری