عطار نیشابوری
بیان وادی طلب
بیان وادی طلب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون فرو آیی به وادی طلب پیشت آید هر زمانی صدتعب صد بلا در هر نفس اینجا بود طوطی گردون، مگس اینجا بود جد و جهد اینجات باید سالها زانک اینجا قلب گردد کارها ملک اینجا بایدت انداختن ملک اینجا بایدت در باختن در میان خونت باید آمدن وز همه بیرونت باید آمدن چون نماند هیچ معلومت به دست دل بباید پاک کرد از هرچ هست چون دل تو پاک گردد از صفات تافتن گیرد ز حضرت نور ذات چون شود آن نور بر دل آشکار در دل تو یک طلب گردد هزار چون شود در راه او آتش پدید ور شود صد وادی ناخوش پدید خویش را از شوق او دیوانه وار بر سر آتش زند پروانه وار سر طلب گردد ز مشتاقی خویش جرعه ای می، خواهد از ساقی خویش جرعه ای ز آن باده چون نوشش شود هر دو عالم کل فراموشش شود غرقهٔ دریا بماند خشک لب سر جانان می کند از جان طلب ز آرزوی آن که سربشناسد او ز اژدهای جان ستان نهراسد او کفر و لعنت گر به هم پیش آیدش درپذیرد تا دری بگشایدش چون درش بگشاد، چه کفر و چه دین زانک نبود زان سوی در آن و این عطار نیشابوری