عطار نیشابوری
بیان وادی فقر
بیان وادی فقر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بعد ازین وادی فقرست و فنا کی بود اینجا سخن گفتن روا عین وادی فراموشی بود لنگی و کری و بیهوشی بود صد هزاران سایهٔ جاوید تو گم شده بینی ز یک خورشید تو بحرکلی چون بجنبش کرد رای نقشها بر بحر کی ماند بجای هر دو عالم نقش آن دریاست بس هرک گوید نیست این سوداست بس هرک در دریای کل گم بوده شد دایما گم بودهٔ آسوده شد دل درین دریای پر آسودگی می نیابد هیچ جز گم بودگی گر ازین گم بودگی بازش دهند صنع بین گردد، بسی رازش دهند سالکان پخته و مردان مرد چون فرو رفتند در میدان درد گم شدن اول قدم، زین پس چه بود لاجرم دیگر قدم را کس نبود چون همه در گام اول گم شدند تو جمادی گیر اگر مردم شدند عود و هیزم چون به آتش در شوند هر دو بر یک جای خاکستر شودند این به صورت هر دو یکسان باشدت در صفت فرق فراوان باشدت گر پلیدی گم شود در بحر کل در صفات خود فروماند بذل لیک اگر پاکی درین دریا بود او چون بود در میان زیبا بود نبود او و او بود، چون باشد این از خیال عقل بیرون باشد این عطار نیشابوری