عطار نیشابوری
فی وصف حاله
حکایت ابوسعید مهنه با قایمی که شوخ بر بازوی او میآورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوسعید مهنه در حمام بود قایمیش افتاد و مردی خام بود شوخ شیخ آورد تا بازوی او جمع کرد آن جمله پیش روی او شیخ را گفتا بگو ای پاک جان تا جوانمردی چه باشد در جهان شیخ گفتا شوخ پنهان کردنست پیش چشم خلق ناآوردنست این جوابی بود بر بالای او قایم افتاد آن زمان در پای او چون به نادانی خویش اقرار کرد شیخ خوش شد، قایم استغفار کرد خالقا، پروردگارا ، منعما پادشاها، کارسازا ، مکرما چون جوانمردی خلق عالمی هست از دریای فضلت شبنمی قایم مطلق تویی اما به ذات وز جوانمردی ببایی در صفات شوخی و بی شرمی ما در گذار شوخ ما را پیش چشم ما میار عطار نیشابوری