عطار نیشابوری
بخش بیست و دوهم
(۷) حکایت ابوعلی فارمدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنین دادند ره بینان دمساز خبر از بوعلی فاربد باز که گفت ای مرد نه خوش شو بخواندن نه دل ناخوش کن از خُسران و راندن قبول خویش را مشمر غنیمت مشو گر رَد شوی هرگز هزیمت که چون نفریبی از نعمت دمی تو نگردی از بلا پست غمی تو برون این همه رنگ دگرگون برنگی دیگرت آرند بیرون اگر این رنگ افتد بر رگویت دو عالم عنبرین گردد ز بویت اگر این رنگ یابی ای یگانه نباید هیچ چیزت جاودانه همه چیزی چو ازتو چیز گردد ترا کی مَیلِ چیزی نیز گردد چو تو دائم تو باشی بی بهانه همه چیزی توداری جاودانه چو دائم محو باشی در الهی ز تو خواهند امّا تو نخواهی عطار نیشابوری