عطار نیشابوری
بخش نوزدهم
(۶) گفتار عبّاسۀ طوسی در دنیا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنین گفتست عبّاسه که دینی چو مُرداریست در گلخن بمعنی چو زین مردار شیران سیر خوردند پلنگان آمدند و قصد کردند پلنگان چون بخوردند و رمیدند سگان کُرد و گرگان در رسیدند چو اندک چیز از وی بر سر آمد کلاغ از هر سوئی جوقی درآمد بخوردند آن کلاغان آن قدر نیز بماند آخر ازیشان اندکی چیز جُعَل نیز آمد و آن رَوث و آن خون بگردانید هر سوئی دگرگون چو ماند استخوانی بی کبابی درو تابد بگرمی آفتابی ازو اندک قدر چربی برآید بسی مور از همه سوئی درآید چو آن موران خورند آن چربی آنگاه بماند استخوانی خشک بر راه چنین گفت او که شاهانند شیران ز بعد او پلنگانند امیران سگ و گرگند اعونانِ ایشان کلاغانند شاگردانِ اعوان جُعَل آن عامل مالست در کار ولیکن مور باشند اهلِ بازار عزیزا می ندانم تو چه نامی ببین تاتو ازینها خود کدامی همه دنیا چو مرداریست ای دوست وزو مردارتر آنک از پی اوست کسی کو از پی مردار باشد ز مرداری بتر صد بار باشد عطار نیشابوری