حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٨٣: عجب که درد مرا هيچکس دوا سازد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجب که درد مرا هيچکس دوا سازد مگر که چاره بيچارگان خدا سازد دلم بدرد و بلا انس کرده است چنانک ز عافيت بگريزد بابتلا سازد بکيش عشق دلش زنده ابد باشد که جان خود هدف ناوک بلا سازد نظر بشاهى هر دو جهان نيندازد کسى که بر در او خويشتن گدا سازد دليکه يافت خلاصى ز قيد کبر و ريا وطن بساخت اقليم کبريا سازد بحق سپار دل آهنين خود کانرا بصيقل کرم آيينه بقا سازد مراد خويش ز جانان کسى تواند يافت که در طريق وفا جان خود فدا سازد حسين را طرب و ساز و عيش در پيش است نگار من چو بعشاق بينوا سازد حسین خوارزمی