عطار نیشابوری
بلبل نامه
جواب دادن بلبل سلیمان(ع) را که هر مرغ لائق اسرار توحید نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جوابش داد و گفت ای چشمهٔ نور ز رخسار تو بادا چشم بد دور چه گویم با که گویم این حقیقت زبان وهم کی داند طبیعت که باشند این دو سه پژمرده دلها بمانده پایشان در آب و گلها طمع از دام و دانه نابریده شراب وصل دلبر ناچشیده چو سنگ افسرده اندر بی نیازی به سر بردند عمر خود به بازی ندارم بهرهٔ از حال ایشان از آن ببریده ام از قال ایشان ز مرغان من برای آن رمیدم که کس را مشتری خود ندیدم اگر آهی برآرم از دل تنگ بسوزد بر فلک مریخ و خرچنگ بدرد زهره حالی زهرهٔ خویش عطارد خاک سازد بهرهٔ خویش به چاه افتد مه و گردد چو ماهی به صحرای وجود ای از تو شاهی به اقبال تو ای دادار عالم که باد ابر مرادت کار عالم بگویم حال مرغان ستمکار بگویم تا چه داند هر کسی کار سراسر قصه هاشان باز جویم وز آن پس دانش و اعزاز جویم عطار نیشابوری