عطار نیشابوری
بخش نوزدهم
الحکایه و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درآمد آن فقیر از خانقاهی نهاده بر سر از ژنده کلاهی یکی گفتش بطیبت ای خردمند کلاه ار می فروشی قیمتش چند جواب این بود آن درویش دین را بکل کون نفروشم من این را بسی خلقم خریدار کلاه اند بکل کون از من می بخواهند بنفروشم که دانم بهتر ارزد که یک نخ زو دو گیتی گوهر ارزد چه دانی تو که من در سر چه دارم چو من خود بی سرم افسر چه دارم دلا بیدار شو گر هست دردیت که ناوردند بهر خواب و خوردیت گرفتم جملهٔ عالم بخوردی ندانی جستن از مردن بمردی ترا تا کی ز تو ای آفت خویش تویی آفت تو هم برخیز از پیش بگو تا کی ز بی شرمی و شوخی چه سنگین دل کسی، کویی کلوخی بکن هرچت همی باید کژ و راست اگر این را نخواهد بود واخواست اگر چون خاک ره زر خواهدت بود ز خاک راه بستر خواهد بود ترا چرخ فلک در چرخه انداخت که بر یک جو زرت صد نرخه انداخت عطار نیشابوری