عطار نیشابوری
خسرو نامه
بازگفتن حُسنا مكر خود با خسرو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان برداشت آن مسکین مکّار که زنهار، الا مان ای شاه، زنهار بجان زنهار ده تا بازگویم که چون زنهار دادی راز گویم شه زنهار ده، زنهار دادش دو گوش، آنگه سوی گفتار دادش بدی میخواست گلرخ را از آن کار خود او ماند ای عجب در زیر این بار چه نیکو گفت خشم آلود سرهنگ که گر چاهی کنی زیرش مکن تنگ روا باشد، که چون در راه افتی سراسیمه شوی در چاه افتی زبان بگشاد و مکر خویش برگفت کژی ننمود، و کم تا بیش برگفت شه او را گفت: ای شوم جفا کار چرا گشتی بدینسان ناوفادار بزد القصّه بسیارش بزاری فگند آنگاه در چاهش بخواری چو شاه آگاه شد از درد خسرو بدرد خسروش دل گشت پس رو پدر، دردپسر، چون بیند آخر دلش زیر و زبر، چون بیند آخر بخسرو گفت صبری پیش آور مکش خود را و دل با خویش آور که تا من چارهیی سازم هم امروز نشانی جویم از ماه دل افروز نویسم نامهیی سوی سپاهان شوم گل را از آن اقلیم خواهان اگر نفرستد آن گل را بر ما دمار از وی برآرد لشگر ما عطار نیشابوری