رضیالدین آرتیمانی
غزل ها
غزل شماره ۹۳: از لطف چو در نظر نمیائی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از لطف چو در نظر نمیائی از پرده چرا بدر نمیائی در مدرک عقل و حس نمیگنجی در گوشهٔ مختصر نمیٰائی جانم بر لب ز انتظار آمد تسلیم کنم اگر نمیٰائی پر شد همه بام و بر ز غوغایت با آنکه به بام در نمیٰائی هنگام تلافی دل افکاران با عشوهٔ خویش بر نمیٰائی ما بر در هجر جان دهیم و تو با ما ز در دگر نمیٰائی ای گریه بلات چیست کز چشمم بی لخت جگر بدر نمیٰائی کیفیت زندگی نمی فهمی تا با غم عشق بر نمیٰائی تا یک سر موی از تو میماند با یک سر موی بر نمیٰائی گفتی که نمانده پای رفتارم ای مرد چرا به سر نمیٰائی هرگز نروی که باز در چشمم خوشتر ز دم دگر نمیٰائی عمرت شد و توشه ای نمیبندی گویا تو بدین سفر نمیٰائی دیگر بسر رضی نمیاید ای عمر چرا بسر نمیٰائی رضیالدین آرتیمانی