عشقری
دیوان اشعار صوفی عشقری
كباب کردی و بريان نمودی جان مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
كباب کردی و بريان نمودی جان مرا بسوختی به ستم جسم ناتوان مرا چو تحفه بر سر ميزت گذاشتم دل خود به روی من زدی از ناز ارمغان مرا چرا به نزد تو خام است اعتبار من گرفته ای چو به صد رنگ امتحان مرا گذشت عمر و نيامد به خانه ام روزي ز ذره پروری نشکست يار نان مرا به باغ ناله کنان بلبلی به گل می گفت که سوختی تو پر و بال و آشيان مرا عزيز من ز پريشانيم چه می پرسي که سيل حادثه بُردست کاروان مرا به يار عشقری ناليده اين سخن می گفت ز پا فگند غمت جان پهلوان مرا عشقری