عطار نیشابوری
بخش سیهم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیر زالی بود با پشتی دو تاه کشته بودندش جوانی همچو ماه پیش مادر آن پسر را بر سپر باز آوردند در خون جگر پیرزن آمد بضعف از موی کم سر برهنه موی کنده روی هم کرده خون آلود روی و جامه را گرد خویش آورده صد هنگامه را گرچه پشتی کوژبودش چون کمان تیر آهش میگذشت از آسمان آن یکی گفتش که هان ای پیرزن رخ بپوش و چادری در سرفکن زانکه نبود این عمل هرگز روا پیرزن در حال گفت ای بینوا گر ترا این آتشستی بر جگر هم روا میدارئی زین بیشتر تا نیاید آتش من در دلت این روا بودن نیاید حاصلت چون نبودی مادر کشته دمی کی توانی کرد چون من ماتمی چون ترا میبینم از آزادگان کی شناسی کار درد افتادگان عطار نیشابوری